ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
با یاد خدای قدر
صدای قدمهای ماهِ خوبیها، دل ِ خاکیام را آگاه ساخته است که لحظهی وداع نزدیک است.
لحظهی وداع با ماه مهدی، با شعبان، و من در آخرین ثانیه این ماه به مناجات شعبانیه نشستهام "و اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک1
پس از آن "و اسمَع نِدائی اِذا دَعَوتُک2من. "ذلک العشقِ" من، "لاریب فیه"، ای خدای عاشقیام . من در آغوش مُهر دلدادگیام. و باران روزهداریام "انتَ ربُّ العظیم3
***
***
صبح دلدادگیام را با آهنگ دل نواز "الّلهم اِنی اَسئَلُک مِن بَهائِک4مأمن من تو هستی ای خدای دیدگانم و من، زیر چتر پروردگاریت، از باران غم، که در این زندان، بر سر و رویم میبارد ایمن شوم . من، روزهدار عاشقیام. تشنهی دیدار توأم. نگاهم کن تا سیراب شوم. نگاهم را پذیرا باش که هر چه سفیر تو، قرآن را مینگرم سیر نمیشوم.
***
با یاد خدای قدر
صدای قدمهای ماهِ خوبیها، دل ِ خاکیام را آگاه ساخته است که لحظهی وداع نزدیک است.
لحظهی وداع با ماه مهدی، با شعبان، و من در آخرین ثانیه این ماه به مناجات شعبانیه نشستهام "و اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک1
پس از آن "و اسمَع نِدائی اِذا دَعَوتُک2من. "ذلک العشقِ" من، "لاریب فیه"، ای خدای عاشقیام . من در آغوش مُهر دلدادگیام. و باران روزهداریام "انتَ ربُّ العظیم3
***
***
صبح دلدادگیام را با آهنگ دل نواز "الّلهم اِنی اَسئَلُک مِن بَهائِک4مأمن من تو هستی ای خدای دیدگانم و من، زیر چتر پروردگاریت، از باران غم، که در این زندان، بر سر و رویم میبارد ایمن شوم . من، روزهدار عاشقیام. تشنهی دیدار توأم. نگاهم کن تا سیراب شوم. نگاهم را پذیرا باش که هر چه سفیر تو، قرآن را مینگرم سیر نمیشوم.
***
عطر آش نذری همسایه و صدای ربّنای استاد، تمنای دلم را آشکارتر ساخته است تا من عاشقانهتر به ختم شمیم عاشقیام بپردازم و آل عمراندلم را در عدد سی فریاد کنم. "ربّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ اِذ هَدَیتَنا و هَب لَنا مِن لَدُنکَ رَحمَة اِنَّکَ انتَ الوهّاب5
***
ای خدای آسمانیِ دلِ خاکیام "رُدَّ کُلَّ غَریب6
منی که دَم عاشقیات، گِل وجودم را بیدار ساخت، با نسیم نوازشت دوباره بیدارم ساز؛
ای کسی که "عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیر"ی .
بار الها، ببخشا که من ِ خاکی، آلودهی دنیا گشتهام.
ای خدای شَهر ِ رمضان که "اَنزَلتَ فیه" کتاب جاویدان را، "اِغفرلی تِلکَ الُذنوب العِظام" راکه کسی جز معبود دلم نمیبخشاید "یا علّام" .
فرشتگان بارگاهت در این قدر آسمانی، زمین را به قدر آوردهاند تا قدر دلتنگیام را به مهدیات بگویند و مهدی بداند که من، من ِ منتظِر، از انتظار خسته نمیشوم تا بیاید ... العَجَل العَجَل العَجَلَ7
و من ضجّه میزنم "یا مُفیَّ العَهد8
من ِ بارانی با آمدنش عافیت مییابم، بگو بیاید. "اِنّا اَنزَلناه ُ فی لَیلَة القدر" قرآن در حضور ستارگان آسمانی میدرخشد و من، دلم برای حضور مهدی میتپد.
"و ما اَدراک ما لَیلَةُ القدر" و کسی انتظارم را درک نمیکند "لَیلَةُ القدرِ خیرٌ مِن اَلفِ شَهر" هزار ماه کم است بگو هزار سال "تَنَزَّلُ الملئِکةُ و الرّوح"، تا درد انتظارِ مرا، به سویت آورند؟
من منتظرم! بگو بیاید.
"سلامٌ هیَ حتّی مَطلَع الفَجر" تا وقتی تو بیایی همه شب، شب ِ قدر من است و من تا صبح میگریم، تا صبح ناله میکنم، تا صبح میخوانمسرود ِ زندگی بخش را: "اللّهم کُن لِوَلیّک َالحجَّةِ ابنِ الحَسَن". روزهدار، سالگرد عاشقیت، سالگرد روزهداریت مبارک باد!!!
روزهدار، سالگرد عاشقیت، سالگرد روزهداریت مبارک باد!!!