دهستان من

سرزمین دین و ادب

دهستان من

سرزمین دین و ادب

پیام تسلیت شهادت امیر ایمان

گریه بر چشم ها سنگینی می کند و هُرم سینه، لب ها را می سوزاند. بغض پشت در پشت در فرصت گریستن صف کشیده است. چراغ گریه بر افروخته شده و شعله شعله، در دل زبانه می کشد. هق هق گریه، شانه ها را می لرزاند. دیگر دل به دنبال واژه ها نمی گردد. اشک، بی بهانه سرازیر می شود.

امشب، شب ناله در فراق پدری مهربان است که غیر از چاه و نخل و ماه، کسی گریه اش را ندیده بود. پدری دل سوز که با آه همه کودکان یتیم، شریک بود و غصه های همه را بر جان خود هموار می کرد، ولی کسی از غربت او و دردهای دلش، با خاری در چشم و استخوانی در گلو، خبر نداشت.

نظرات 2 + ارسال نظر
حمید یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:07 ب.ظ http://Qased.blogsky.com

سلام اگه خواستی مرا لینک کن

عباس چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 05:22 ب.ظ http://www.re894.blofa.com

عالیه حاجاقا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد