دهستان من

سرزمین دین و ادب

دهستان من

سرزمین دین و ادب

مذاکره یا نفوذ؟!

روزنه های نفوذ در مذاکره

یک از مطالبی که اخیرا و به خصوص در سال جاری از کلمات کلیدی و پرتکرار و مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است، واژه "نفوذ" است. با توجه به تأکید ایشان، لازم است هر چه بیشتر با زوایا و مبانی نفوذ از نگاه اسلام آشنا شویم. مهمترین بستر ایجاد روزنه‌هایی برای  نفوذ دشمن، در ساختار جامعه اسلامی، در زمانی است که چهره‌ی رفتار دشمنانه ما با دشمن، کم‌رنگ می‌شود و آن هم در لحظه مذاکره با دشمن است(دقّت شود)! رهبر حکیم انقلاب اسلامی در تبیین نفوذ در قالب مذاکره، شاهدی را از مذاکرات قبلی سالیان گذشته مثال می‌زند و می‌گویند:« در همین مجلس شورای اسلامی مگر ندیدیم که یک نماینده‌ای آمد نظام را متّهم کرد به دروغ‌گویی! گفت ما ده سال است، سیزده سال است داریم به دنیا دروغ می‌گوییم، در تریبون مجلس شورای اسلامی! در این منبر عمومی! خب، او حرف دشمن را دارد می‌زند؛ دشمن به ما می‌گفت شما دروغ می‌گویید! حالا یکی از خود ما پیدا میشود میگوید نظام دارد دروغ میگوید! این نفوذی نیست؟ احیاناً خودش هم خبر ندارد و نمی‌داند. مجلسی داشتیم که در حال مذاکرات گرم دشوار هسته‌ای در دورانی که رئیس‌جمهور محترم فعلی ما رئیس مذاکرات هسته‌ای بود و داشتند با زحمت، با شدّت حرف می‌زدند، با طرف‌های مقابل مجادله می‌کردند و درواقع مبارزه می‌کردند برای اینکه حرف ایران را سبز کنند، در مجلس طرح سه‌فوریّتی آوردند برای اینکه حرف طرف مقابل سبز بشود! همان‌وقت رئیس هیئت مذاکره که رئیس‌جمهور محترم فعلی ما است، گلایه کرد و گفت ما داریم آنجا مبارزه می‌کنیم، اینجا آقایان دارند طرح به نفع دشمن طرّاحی می‌کنند؛ خب، اینها نفوذ است»[۱] حال باید ریشه‌های بسترساز نفوذ را از نگاه دین اسلام مروری کوتاه بکنیم.  

 

 چند مورد از روزنه‌های نفوذ :

۱- مبنای مذاکره
اگرچه اسم گفتگوی اخیر هسته‌ای مذاکره گذاشته شد و این نام بسیار تکرار شد امّا نباید فراموش کنیم که مذاکره با دشمن اسلام محمّدی، به معنای واقعی مذاکره نیست بلکه میدان مبارزه دیگری است که نباید تکرار لفظ مذاکره باعث فراموش کردن میدان و توهّم و اشتباه شود. قرآن کریم درباره ارتباط با کفّار و دشمنان این‌گونه نصیحت می‌کند:« الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَیَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا [نساء/۱۳۹] همان‌ها که کافران را به جاى مؤمنان، دوست خود انتخاب مى‏کنند. آیا عزّت و آبرو نزد آنان مى‏جویند؟ با اینکه همه عزّتها از آن خداست؟!». در این آیه شریفه توهّم عزّت و رفع مشکل از نتیجه ارتباط با دشمنان ردّ و بر انحصار عزّت در توکّل بر خدا و نیروی ایمان و اسلام تأکید شده است. پس مبنایی که از این ارتباط موسوم به مذاکره باید داشت مبنای ارائه عزّت و شوکت اسلام و تحمیل هیبت مسلمین به دشمن است. طبق این الگو نتیجه مذاکره، عقب راندن و دورتر کردن دشمن است. امّا اگر بر مبنایی غیر از این، گفتگویی ردّ وبدل شود باعث جرأت یافتن دشمن و ایجاد روزنه‌های نفوذ خواهد بود.

۲- درس عبرت از گذشته
امام صادق علیه السلام در جمله‌ای ناب بر ضرورت عبرت‌گیری از گذشته تأکید می‌کنند و می‌فرمایند:« الْمُؤْمِنُ حَسَنُ الْمَعُونَةِ خَفِیفُ الْمَئُونَةِ جَیِّدُ التَّدْبِیرِ لِمَعِیشَتِهِ لَا یُلْسَعُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَیْن‏ [۲] مؤمن یارى کردنش نیکو و خرجش سبک است، زندگیش را خوب اداره میکند، از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود (یعنى از یک راه دو بار گول نمی‌خورد، بلکه در همان بار اول عبرت می‌گیرد)». در طیّ زمانی که رئیس جمهور فعلی مسئول مذاکرات هسته‌ای بود که منجر به نفوذ افرادی شد که حتّی در مجلس شورای اسلامی نیز به دنبال تصویب حرف دشمن بودند و دشمن به هربهانه‌ای در صدد ضربه زدن به روند کار هسته‌ای و ضربه به نظام اسلامی بود باید این درس عبرت، آویزه گوش می‌شد که نزدیک شدن به دشمن در قالب مذاکراتی با این دامنه نیازمند احتیاط همه جانبه و هوشیاری نسبت به اهداف جانبی دشمن است.

۳- دشمنان، متّحدند!
یکی از ابزارهای غفلت در مذاکره، فراموشی اتّحاد دشمنان در مقابل اسلام است. اسلام انقلابی و عزّت‌مدار که شالوده انقلاب ایران اسلامی است، اعتقاد و منِشی است که باعث می‌شود تا دشنان در تقابل با آن، تمام اختلافاتی که با یکدیگر دارند را کنار گذاشته و در یک صف واحد در مقابل آن بایستند. این مطلب همان نکته‌ای است که قرآن کریم نیز به آن اشاره داشته و می‌فرماید:« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمین‏ [مائده/۵۱] اى کسانى که ایمان آورده‏اید! یهود و نصارى را ولّى (و دوست و تکیه‏گاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیاى یکدیگرند و کسانى که از شما با آنان دوستى کنند، از آنها هستند. خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمى‏کند». طبق این آیه شریفه ما نباید بین یهودی بودن یا مسیحی بودن دشمنان تفاوتی قائل باشیم چرا که همه دشمنان اسلام چه خود را یهودی بدانند و چه مسیحی به هر حال با یکدیگر دوست هستند و اسلام را به عنوان دشمن واحد خود می‌دانند لذا در مذاکرات، گاهی تقسیم کار می‌کنند که غفلت مسئولین جامعه اسلامی از این نکته نیز، منشأ ایجاد روزنه‌هایی برای نفوذ می‌شود.

۴-  راه باز کن دشمن نباشیم
بعضی از سیاستمداران یا از روی غرض‌ورزی و یا از روی غفلت که آن هم منشأ ضعف بصیرتی و تقوایی دارد اعتقاد دارند که استفاده از لفظ "دشمن" در مورد آمریکا و مستکبرین درست نیست. این در حالی است که این عقیده غلط بارها امتحان خود را پس داده و منجر به نفوذ دشمن و گاهی نیز موجب تسلّط دشمن بر منافع جامعه شده است. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید:« ِ وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلا [نساء/۱۴۱]  و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است‏». پس ما مسئولین نیز نباید راه را برای فشار دشمن بر جامعه اسلامی باز کنیم بلکه باید راه نفوذ را محکم ببندیم.
خلاصه بحث در این مطلب است که دین اسلام ساختار حفاظتی خاصّی را در پایه‌های حکومتی جامعه اسلامی تعبیه کرده است که در صورت رعایت آن، دشمنان اسلام کوچک‌ترین روزنه‌ای برای نفوذ در جامعه اسلامی نمی‌یابند و از طرف دیگر نیز در صورت غفلت از آن اصول ساختاری بیمه‌کننده باید منتظر نفوذ دشمن و تبعات آن که هزینه‌هایی گزاف را بر جامعه و نظام تحمیل می‌کند باشیم.
پی‌نوشت
[۱] پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سیّد علی خامنه‌ای
[۲] الکافی، ج۲، ص۲۴۱

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد