ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
واژهای به نام پدر
جایگاه خانواده در اجتماع و تأثیر آن بر سلامت، بالندگی و رشد آن همچون
دُرّی گرانبهاست که در صورت غفلت از سلامتش و اهمّیت ندادن به آن باید
منتظر آسیبهای مهلک فردی و اجتماعی آن باشیم. در این میان نقش پدر به
عنوان اولین مسئول خانواده بسیار حائز اهمیّت است.
جایگاه پدر در اسلام
قرآن کریم به خوبی این جایگاه را گاهی به عنوان والدین(در مقابل فرزندان) و
گاهی به عنوان مرد( در مقابل همسر) مشخص کرده است. در اهمیت جایگاه والدین
در قرآن همین بس که احسان به آنها را بعد از توحید سفارش کرده است مثل
اینکه فرموده است:« وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ لا
تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانا [بقره/83] و (به
یاد آورید) زمانى را که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را
پرستش نکنید و به پدر و مادر... نیکى کنید».
نیکی و احسان به پدر بسیار مهم و با ارزش است امّا؛ مهمترین نیکیها، ادای
حقی است که نسبت به آنها بر دوش فرزند است. حال باید دانست که حق پدر بر
فرزند چیست؟ همین سؤال از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله پرسیده شد و
ایشان فرمودند:« لا یُسَمِّیهِ باسمِهِ ، و لا یَمشی بَینَ یَدَیهِ ، و لا
یَجلِسُ قَبلَهُ ، و لا یَستَسِبُّ لَه [1] او را به اسم صدا نزند، جلوتر
از او راه نرود، پیش از او ننشیند و برایش دشنام نخرد». اینها نمونههایی
از احترام گذاشتن به پدر است. پس طبق این روایت احترام به پدر مصادیق
مختلفی دارد. حال به مصادیق ذکر شده در این روایت میپردازیم.
1- در گفتار
او را به اسم صدا نزند. با این حساب وقتی به اسم صدا زدن پدر بی احترامی
محسوب میشود قطعا پرخاش و نگاه قهر آمیز و... نیز حکم بی ادبی را دارد که
قرآن کریم نیز میفرماید:« فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ
قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریما [اسراء/23] کمترین اهانتى به آنها روا مدار! و
بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو!».
کلمه" اُفّ" مانند کلمه" آخ" در فارسى، انزجار را مىرساند، و کلمه" نهر"
به معناى رنجاندن است که یا با داد زدن به روى کسى انجام مىگیرد و یا با
درشت حرف زدن.[2]
2- در راه رفتن
نکتهای که به دنبال برداشت آن از این روایت هستیم این است که اگر راه رفتن
را به معنای وسیع در نظر بگیریم آن گاه شامل همه انواع راه رفتن میشود چه
راه رفتن عادی، چه پیشی گرفتن در کارها، چه راه انتخاب و...! در اینصورت
باید توجه داشت که در هر کاری که منجر به بزرگداشت ما شود باید پدر را مقدم
بر خود بدانیم حتی اگر روزی به مقام و شهرتی دست یافتیم در حضور پدر خود
احترام تو را نگاه داشته و از او قبل از خودمان یاد کنیم. قرآن کریم در
طریقه راه رفتن دستور میدهد که:« وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً
إِنَّکَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولا
[اسراء/37] و روى زمین، با تکبر راه مرو! تو نمىتوانى زمین را بشکافى، و
طول قامتت هرگز به کوهها نمىرسد!» راه رفتن جلوی پدر نمونهای از تکبّر
است و تطبیق آن با آیه این است که تو! هیچ گاه نمیتوانی به جایگاه پدرت
برسی همچنان که قد و قامت تو به کوهها نمیرسد! چرا که تو و دارایی تو همه
مال پدر است.[3] مردى از پدرش نزد پیامبر شکایت کرد. حضرت پدر را خواست و
پرسش نمود، پدر پیر گفت: روزى من قوى و پولدار بودم و به فرزندم کمک
مىکردم، امّا امروز او پولدار شده و به من کمک نمىکند. رسول خدا صلى
اللَّه علیه و آله گریست و فرمود: هیچ سنگ و شنى نیست که این قصه را بشنود و
نگرید! سپس به آن فرزند فرمود: «انت و مالک لابیک» تو و دارایىات از آنِ
پدرت هستید.[4]
3- نشستن در جلسه
عرف احترام در اسلام این است که بعد از طرف مقابل انسان در جلسه بنشیند و
این کار به نوعی احترام به شخص مقابل است. به همین سبب در روایت مورد بحث
از نشستن در جلسه قبل از پدر نهی شده است. به همین خاطر است که اگر در
مجلسی نشستهایم و در آن لحظه پدر یا هر کس دیگری که احترام گذاشتن به او
(به سبب علم، سن، سیادت و...) در دین توصیه شده است وارد مجلس شد احترام
دینی ایجاب میکند که ما از جای خود برخیزیم و تا او ننشسته است ما نیز
ننشینیم. قرآن کریم در این مورد میفرماید:« یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا
إِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ
اللَّهُ لَکُمْ وَ إِذا قیلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا [مجادله/11] اى کسانى
که ایمان آوردهاید! هنگامى که به شما گفته شود: «مجلس را وسعت بخشید (و به
تازهواردها جا دهید)»، وسعت بخشید، خداوند (بهشت را) براى شما وسعت
مىبخشد و هنگامى که گفته شود: «برخیزید»، برخیزید». در این آیه شریفه
برخاستن از جای خود، به عنوان یکی از مصادیق احترام یاد شده است. پس با
ورود پدر باید از جا برخاست و جا برای او باز کرد و اگر جایی نبود باید جای
خود را به او داد.(دقّت شود!)
4- یاد خیر پدر
فرزند در اجتماع به عنوان آیینه و یادگار پدر شمرده میشود و مردم با دیدن
شخص، به یاد پدر او میافتند به شکلی که رفتار و به خصوص ادب آن شخص ثمره
تربیت پدر قلمداد میشود. لذا یکی از حقوق پدر بر فرزند آن است که طوری
رفتار کند که مردم پدر او را دشنام ندهند و بدگویی نکنند. یعنی باعث یاد
خیر پدر باشد نه باعث بدگویی در مورد پدر. یکی از مواردی که باعث میشود که
پدر انسان مورد دشنام و سبّ دیگران واقع شود دشنام دادن به دیگران و پدران
آنهاست که مسلما ممکن است آنها نیز به پدر انسان دشنام دهند. قرآن کریم
نیز به این اثر دشنام دادن اشاره کرده است و میفرماید:« وَلاتَسُبُّوا
الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً
بِغَیْرِ عِلْمٍ [انعام/108] (به معبود) کسانى که غیر خدا را مىخوانند
دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند!».
پس یکی دیگر از حقوق پدر بر فرزند نگه داشتن احترام او در هنگام عدم حضور
او و یا بعد از دنیا رفتن است.
خلاصه این مطلب سؤالی است که باید از جامعه امروزی پرسید که: واقعا چقدر
فرزندان در نحوه سخن گفتن، راه رفتن، نشستن در جلسات و... به پدر احترام
میگذارند؟
پینوشت
[1] الکافی : 2/159/5
[2] ترجمه تفسیر المیزان، ج13، ص110
[3]بحار الأنوار ، ج47، ص226
[4] تفسیر نور، ج7، ص39 (به نقل از تفسیر فرقان)