دهستان من

سرزمین دین و ادب

دهستان من

سرزمین دین و ادب

ارزش تشنگی!

انسان هر قدر تشنه تر باشد مزه آب را بهتر می فهمد

هر قدر تشنه تر باشد بیشتر می نوشد

هر قدر تشنه تر باشد بیشتر دنبال آب می گردد

هر قدر تشنه تر باشد ...

ولی وقتی که خیلی تشنه شد و از حد گذشت، آن وقت همه چیز را آب می بیند و به هر جا نگاه می کند آب می بیند.

خدایا مرا تشنه خود کن

آب کم جو، تشنگی آور بدست

خودت را آزاد مگذار!

چیزهایی که دلم می خواهد انجام بدهم درست نیست

چیزهایی که باید انجام بدهم درست است

خدا از من می خواهد که کار کنم برای او ...

خدا از من می خواهد که امید داشته باشم به او...

خدا از من می خواهد که ...

من می خواهم که همه چیز مال من باشد

می خواهم که هیچگاه مرگ به سراغم نیاید

می خواهم که هیچگاه پیر نشوم

می خواهم که ...

دنیا اینگونه است که بالاخره تمام می شود

اینگونه که پیری می آورد و ناتوانی

اینگونه که مرگ دارد

اینگونه که آرزوهای دست نیافتنی دارد

اینگونه که خستگی دارد

اینگونه که ...

پس :

خودت را آزاد مگذار.

لا ترخّصوا انفسکم: خودتان را آزاد مگذارید.(نهج البلاغه- خطبه 86)