شام غریبان

 شام غریبان

امشب شام غریبان است.

بیایید باهم سفرکنیم به شب 11 محرم سال 61،چشمانمان را ببندیم و تصور کنیم...

ماه آسمان ناتمام می تابد.

دشت وسیع کربلا را سکوت محض فرا گرفته

یک طرف قشون دشمن که در طول 12 ساعت به جنگ و نبرد مشغول بودند خسته و فرسوده و زخمی و مجروح در محل خود آسوده اند و چون خود را فاتح می دانند، مسرور و منتظرند تا رکاب آنها را طلا و نقره بگیرد.

یک طرف کشته شدگان پسر پیغمبر(ص)، جوانان بنی هاشم، در راه حقیقت، مست صهبای عشق و محبت، کنار هم صف کشیده اند و 84 زن و بچه با یک مرد بیمار که تنها مرد قافله است درحال ضعف، تشنه، دل سوخته و داغدیده، برادر کشته و پدر کشته درحالی که خون دلشان از دیدگانشان سرازیر است.

افسردگی تمام این منظره را فرو برده...

سکوت همه جا را فرا گرفته...ظاهرا همه چیز آرام است...هیچ صدائی جز نوازش بادهای حقیقت شنیده نمی شود...

تصور کنید...چشمانتان را ببندید...این صحنه را تصور کنید...

موی براندام آدم راست می شود.

نورماه بر شمشیرها و نیزه های شکسته می تابد و برق آنها جلوه گر است.

دلباختگان راه خدا رهسپار آرامگاه ابدی خود هستند ولی سرهایشان از بدن جداست.

حال تصور کنید کودکانی را که این صحنه های دهشت انگیز را نظاره می کنند.

درهای آسمان گشوده است.

ملائکه مقرب و فرشتگان خدا سراز غرفه ها بدر آورده و این صحنه ها را نظاره می کنند.

ارواح مقدسات و مقدسین برای تماشا دعوت شده اندتا این صفحه نمایش را با علل و اسباب و تاثیر آن برای مردم نشان دهند عملیات محیرالعقول و شگفت آمیز سیدالشهدا(ع) را نشان دهند.

ای ماه آسمان روشن تر بتاب که جلوه حقیقت آشکارتر گردد.

بتاب ای مه امشب که افلاکیان ببینند جانبازی خاکیان

مگر نوح بیند کزین موج خون چسان کشتی آورد باید برون

ببیند خلیل خداوندگار زقربانی خود شود شرمسار

مسیحا اگر بیند این رستخیز صلیب و صلب راکند ریز ریز

محمد سراز غرفه آرد برون ببیند جگرگوشه را غرق خون

نکوتر بتاب امشب ای روی ماه که روشن کنی روی این بزمگاه

ألا لعنة الله علی القوم الظالمین

یا حمید بحق محمد(ص)

یا عالی بحق علی (ع)

یا فاطر بحق فاطمه(س)

یا محسن بحق الحسن (ع)

و یاقدیم الاحسان بحق الحسین(ع)

ان شاالله همه حاجت روا شید.

التماس دعای فراوون