دهستان من

سرزمین دین و ادب

دهستان من

سرزمین دین و ادب

ملاک ازدواج در قرآن کریم

ملاک ازدواج در قرآن کریم

1. اسلام و ایمان:  (و َ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ؛[بقره، 221]با زنان مشرک ازدواج نکنید، تا این که ایمان بیاورند)

2. هم سنخ بودن در پاکدامنی: از نظر قرآن کریم، فطرت و طبیعت پاکی که به گناهان آلوده نشده، طالب پاکی است. چنین فطرت وطبعی جز مجذوب پاکی نمی شوند و جز پاکی را به خود جذب نمی کند: الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ(نور/26)  زنان پاک برای مردان پاک و مردان پاک برای زنان پاکند.

3-تواضع، توبه، عبادت خداوند، اطاعت فرمان خداقرآن کریم، در سوره ی تحریم، شش وصف از برای همسران خوب اشاره کرده و می فرماید: ... مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَیِّبَاتٍ وَأَبْکَارًا(تحریم/5) همسرانی مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، اطاعت کننده ی فرمان خدا ... .

شخصی که می خواهد خانه و خانواده مسلمان و با ایمانی را بنا نهد، باید قبل از هر چیز همسر مسلمان و پاکدامنی را جستجو کند وگرنه بنای خانواده مسلمان و ساختار جامعه ی اسلامی مدّت ها به تأخیر می افتد و به زودی بنیان و اساس آن سست و ناپایدار و بسیار متزلزل و آسیب پذیر می گردد.

4. ایمان و عمل صالح :مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً(نحل/97) هر کس (از مرد یا زن) کار شایسته کند و مؤمن باشد، به طور قطع او را با زندگی پاکیزه ای حیات (حقیقی) بخشیم.

5. تقوا  «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ(حجرات13) ای مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را ملّت ملّت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید، هر آینه گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.

پرسش‏هاى قیامت

پرسش‏هاى قیامت

فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَلَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ (اعراف، 6)

پس قطعاً از مردمى که (پیامبران) به سویشان فرستاده شدند، سؤال و بازخواست خواهیم کرد و قطعاً از خود پیامبران (نیز) خواهیم پرسید.

در قیامت از چند چیز سؤال مى ‏شود:

الف) از نعمت‏ها. «ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم» « تکاثر، 8 »

 در روایات متعدّدى، رهبرى و ولایت را نیز از مصادیق نعمت مورد سؤال در آیه برشمرده‏اند. « وسائل، ج 24، ص 299. »

ب) از قرآن و اهل‏بیت علیهم السلام. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: از مردم سؤال مى‏شود که با قرآن و اهل‏بیت من چگونه عمل کردید؟ «ثمّ اسألهم ما فعلتم بکتاب اللّه و باهل‏بیتى» «الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 600، ح4 »

ج) از رفتار و کردار. «فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعینَ عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ؛ به پروردگارت سوگند، (در قیامت) از همه آنها سؤال خواهیم کرد ... از آنچه عمل مى ‏کردند! » «حجر آیات 92و 93»

د) از اعضا و جوارح. « وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلا؛ » از آنچه به آن آگاهى ندارى، پیروى مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسئولند «اسراء 36»

ه) از پذیرش و عدم پذیرش رسولان. « یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیاتی‏ وَ یُنْذِرُونَکُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ (در آن روز به آنها مى‏گوید:) اى گروه جنّ و انس! آیا رسولانى از شما به سوى شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگو مى‏کردند، و شما را از ملاقات چنین روزى بیم مى دادند؟! «انعام، آیه130»

چنانکه در جاى دیگر از رهبران دینى نیز در مورد برخورد مردم با آنان سؤال مى ‏شود. « یَوْمَ یَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ ما ذا أُجِبْتُم... (از) روزى (بترسید) که خداوند، پیامبران را جمع مى ‏کند، و به آنها مى ‏گوید: « (در برابر دعوت شما،) چه پاسخى به شما داده شد؟».» «مائده آیه 109»

و) از عمر و جوانى که چگونه سپرى شد.

ز) از کسب و درآمد. چنانکه در روایات مى‏ خوانیم: در روز قیامت انسان از چهار چیز به خصوص سؤال و بازخواست مى ‏شود: « شَبَابِکَ فِیمَا أَبْلَیْتَهُ وَ عُمُرِکَ فِیمَا أَفْنَیْتَهُ وَ مَالِکَ مِمَّا اکْتَسَبْتَهُ وَ فِیمَا أَنْفَقْتَه‏»، « الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 135، ح20 » در مورد عمر و جوانى که چگونه آن را گذراندى و درباره‏ى مال و دارایى که چگونه به دست آوردى و در چه راهى مصرف کردى.

مسخره کردن ممنوع!

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُن(حجرات، آیه11) اى کسانى که ایمان آورده‏‌اید! نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و نه زنانى زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند»

در اینجا مخاطب مؤمنانند، اعم از مردان و زنان، قرآن به همه هشدار مى‌‏دهد که از این عمل زشت بپرهیزند، چرا که سرچشمه استهزاء و سخریه همان حس خود برتربینى و کبر و غرور است که عامل بسیارى از جنگهاى خونین در طول تاریخ بوده.

مثلا فلان شخص خود را از دیگرى ثروتمندتر، زیباتر، یا از قبیله‏‌اى سرشناستر مى‌‏شمرد، و احیانا این پندار که از نظر علم و عبادت و معنویات از فلان جمعیت برتر است او را وادار به سخریه مى‌‏کند، در حالى که معیار ارزش در پیشگاه خداوند تقوا است، و این بستگى به پاکى قلب و نیت و تواضع و اخلاق و ادب دارد.