دهستان من

سرزمین دین و ادب

دهستان من

سرزمین دین و ادب

نظافت در روستا

کوچیک که بودیم اولین حدیثی که یاد گرفتیم و همه بلد بودیم این بود :النظافة من الایمان

الان یه سری به جویهای کنار خیابون که بندازی هرچی حدیثه فراموش می کنی و فقط این به ذهنت میاد که ... آخه چرا؟

چرا باید محله مون اینقدر کثیف باشه؟

چرا باید حیوونا بچرخند دور و بر  کیسه های زباله و هر کدومو به یه طرف بکشند و صحنه هایی از این قبیل؟

راستی چرا به بچه هامون یاد ندادیم که وقتی چیپس و بستنی و ... می گیرن پوسته اونو داخل سطل زباله بیندازن نه داخل جوی آب؟

بچه ها هیچی چرا خود ما بزرگترها عادت کردیم هرچیزی که سر راهمون بود را داخل جوی آب بیندازیم؟

آیا فقط جمع آوری زباله های خانگی در روستا برای اینکه بگوییم دهیاری به بهداشت اهمیت لازم می دهد کافی است؟

آیا از این به بعد می توانیم بگوییم که فرهنگی ترین روستای منطقه هستیم؟

آیا از این به بعد می توان به اینکه اولین مدرسه در منطقه را داشتیم افتخار کرد؟